مطالب تصادفی
دسته بندی مطالب

مقايسه رويكردهاي مختلف

در ادامه پست قبلی سه رويكرد اصلي مديريت كه تحت عناوين كنترلي، بهبود و جهشي ذكر شد از جنبه‌هاي مختلف قابل مقايسه با يكديگر است:

1. از جنبه تغيير: مديريت كنترلي مبتني‌بر توجه به استانداردها است. در مديريت بهبود، كسب و كار، تغيير نمي‌كند و همان كسب و كار با انجام بهبودهايي در فرايند به پيش مي‌رود، اما در مديريت جهشي كه بر ارزش‌آفريني و ارزش‌افزايي استوار است، كسب و كار تغيير مي‌كند. قرار داشتن در درون مرزها و چارچوب كسب و كار قبلي، مديريت جهشي نيست. اين كار مديريت است كه بداند و تعيين كند كه چرخش‌هايي از كسب و كار، تغييرناپذير باقي مانده‌اند.

2. از جنبه نحوه تفكر و رفتار: مديريت كنترلي تنها به ديده‌ها استناد مي‌كند. آنچه براي او مهم است اطلاعات عددي و مبتني‌بر شواهد عيني است. بخش اندك كوه يخي كه از فراز آب نمايان است براي او حجت است. در مديريت بهبود به بخش ناديدني و زيرين كوه يخ شواهد نيز اعتنا مي‌شود، اما در اينجا نيز يك «فرايند منطقي» كه مبتني‌بر عكس‌العمل و انفعال است ديده مي‌شود. در حالي كه در مديريت جهشي، فرايند تفكر، فعال و شهودي است و تنها به ديده‌ها يا ناديده‌ها اكتفا نمي‌شود، ناشناخته‌ها را نيز در نظر مي‌گيرد و آن، چيزي است كه در وراي بخش ناديدني كوه يخ شواهد موجود است. ذهنيت مديريت جهشي بر توجه به ريسك استوار نيست. اگر قرار باشد محاسبات دقيق خطرپذيري رعايت شود هيچ‌گونه جهشي رخ نخواهد داد. تفكر جهشي تفكري ماوراي ذهنيت عقلاني صرف است. در اين جا پاي شهود و درك باطني و تشخيص تجريدي به ميان مي‌آيد.

3. از جنبه مشاركت: در رويكرد كنترلي، حضور افراد در محل انجام كسب و كار مطرح است. اين حضور، حضوري فيزيكي و بدني (body) است. در مديريت مبتني‌بر بهبود، افراد درگير كسب و كار هستند، يعني علاوه‌بر حضور فيزيكي و بدني، حضور و مشاركت فكري (mind) نيز وجود دارد. اين مسئله باعث مي‌شود تعهد و خودانگيزگي در افراد پديد آيد، گرچه اين ميزان مشاركت براي انجام مديريت جهشي هنوز كافي نيست. در رويكرد جهشي، علاوه‌بر حضور، درگير بودن و تعهد، وقف كردن خود براي هدف نيز وجود دارد. اين وراي خودانگيزگي و ذهنيت عقلاني است. در اينجا با عبور از مرزهاي عقلانيت، مرزهاي عشق رخ مي‌نمايد.

4. از جنبه منطق كسب و كار:
براي دست‌يابي به درآمد، دو بهبود پلكاني لازم است. ابتدا كيفيت مطلوب است. اين امر است كه به رضايت مشتري مي‌انجامد و كسب درآمد را پديد مي‌آورد. درآمد از دست مشتري براي كسب و كار حاصل مي‌شود و نه حكومت. در رويكرد كنترلي، استانداردسازي مبناي كار است كه به كنترل همه فرايند مي‌انجامد و از آن جا درآمد حاصل مي‌شود، اما در رويكرد جهشي، مبناي كار، نوآوري است. اين نوآوري به خلق ارزش جديد مي‌انجامد. همين امر، ارزش اجتماعي جديد مي‌آفريند و كسب درآمد را در پي دارد.

5. از جنبه نگاه به ماهيت انسان:
رويكرد كنترلي از لحاظ نگاه انساني مبتني‌بر تئوري X است، زيرا در اين ديدگاه، انسان خطاكار فرض مي‌شود. در حالي كه در رويكرد بهبود، انسان‌ها خواهان توسعه خود هستند. نوع نگاه به انسان در اين رويكرد بر پايه تئوري Y استوار است. در رويكرد جهشي، نگاه به انسان براساس تئوري Z است كه در آن انسان مي‌تواند از نيازهاي طبيعي و
عقلاني خود عبور كند و به مرحله فراتر از عقل يعني عشق به كار برسد.

6. از جنبه اطلاعات:
در رويكرد كنترلي، تمامي اطلاعات از نوع عددي، شكلي و نموداري است. ابزار مناسب در اين زمينه، آمار و مقايسه‌هاي آماري است.
در رويكرد بهبود، اطلاعات از نوع زباني است. بنابراين بايد در تفسير، تعبير و شناخت آن به جنبه معناشناسي نيز توجه داشت. در رويكرد جهشي، اطلاعات زباني با اطلاعات تصويري، ديداري و مشاهده‌اي آميخته مي‌شود.

7. از جنبه مديريتي:
رويكرد كنترلي، فرايند محور است. رويكرد بهبود، اين جنبه را با مديريت در هم مي‌آميزد. به همين دليل «كنترل كيفيت فراگير» (TQC)، به «مديريت كيفيت فراگير» (TQM) تبديل مي‌شود. رويكرد جهشي علاوه‌بر جنبه مديريتي، بر تغيير و تحول تكيه دارد و رهبري تحول را مورد نظر قرار مي‌دهد. در رويكرد اول، اگر «كنترل» نداشته باشيم از بين مي‌رويم. در رويكرد دوم، اگر «بهبود» نداشته باشيم از صحنه كنار مي‌رويم و در رويكرد سوم اگر «تغيير و تحول» نداشته باشيم، نابود مي‌شويم.

این پست و پست قبلی مقدمه ای بود برای پست بعدی که به عنوان بخش پایانی این موضوع در پست بعدی خواهم نوشت. لطفا مطالعه نمایید

پ.ن: دیروز به دعوت انجمن مدیریت ایران در نشستی که به منظور معرفی طرح تحول راهبردی علم و فن آوری کشور توسط آقای دکتر فصیحی ارائه شد شرکت کرده بودم. گرچه مانند بسیاری از طرح های کلان اولا خیلی کلان بود (یعنی حتی اگر از اقبال خوبی برخوردار بود مم کن بود در نهایت پس از صرف میلیونها تومان از بودجه مانند تکفا شود) و دوما حالا حالاها کار داشت و سوما صرفا با دید مهندسی و بدون نگاه و رویکرد مدیریتی و اجرایی طراحی شده بود، ولی حسن بزرگی که داشت دیدارم با بسیاری از دوستان و اعضای انجمن تازه شد. از جمله اینکه دو تن از این عزیزان یعنی جناب آقای دکتر باران دوست و جناب آقای مهندس دولتی وبلاگ نویس هم بوده اند و من بی خبر بودم!!
حتما به سایتهایشان سری بزنید.


از اینکه برای خواندن این پست وقت صرف کردید سپاسگزارم
خواندن کامنتها، یادداشتها و نقطه نظرات شما شیرین ترین لحظات مرا در این وبلاگم شکل میدهد
لطفا نقطه نظرات خود را در خصوص این پست برایم بنویسید.
برای اشتراک مطالبم روی این تصویر کلیک کنید

Facebook
Twitter
LinkedIn
Skype
Telegram
WhatsApp
Email
مکانی برای گفتگو در مورد این نوشته

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا