”
محمدرضا خالقی مدیر چاپ سجاد نیز نظر خود را اینگونه ابراز داشته است: «اگر حمایت از تولید در این دولت همچون دولت قبلی باشد، عطای آن را به لقایش بخشیدیم. نمیتوانیم تمامی بانکها را به یک چوب برانیم اما چطور به آنها اطمینان کنیم که به وظیفه خود (از جمله گشایش اعتبار اسناد نقدی) عمل میکنند.چند نکته برای یک کارآفرین اهمیت دارد. اول اینکه آیا در یک کشور کارآفرینی ارزش است؟ و دیگر اینکه کدام حمایتها از آن میشود؟ اگر سرمایهگذاری را فقط برای بنگاه تولیدی میخواهند آیا او هم سرمایه بدهد و هم تحقیر شود؟ فکر میکنم دولت به سرمایهگذار به چشم یک نوکر نگاه میکند، که بایستی سرمایه و جان خود را گذاشته و به دولت مالیات شغلی، مالیات ارزش افزوده و نوکری بیمه تامین اجتماعی و کارگر را به عهده بگیرد. در مقابل به او چه میدهند؟چرا که بدلیل شرایط ارزش پول ملی خرید ماشینآلات نو اصلا صرفه اقتصادی نداشته و ندارد. مگر چند سال میتوان کار کرد تا بدهی یک ماشین نو را تامین نمود؟اگر سودآوری سرمایهگذاری در هر صنعتی از سپردهگذاری کمتر باشد هیچ عقل سلیمی اقدام به آن نمیکند.فعلا که ارزش سرمایهگذاری پشیزی نمیارزد و تمامی افراد اقدام به کار واسطهای کرده و میکنند. و هر لحظه که دولت بخواهد با تصمیمات یک شبه و بدون کارشناسی ما را بدبخت میکند حال چه در قیمت ارز باشد و چه بخشنامههای مختلف. ای کاش روزی را شاهد باشیم که یک تولیدکننده ارزش واقعی خود را پیدا کند.تورم ۳۰% فقط برای کارگر است؟ چطور دولت میتواند از کیسه کارفرمایان ببخشد و حقوق کارگران را ۳۰% افزایش دهد ولی خودش حقوق کارکنان دولت را ۳۰% افزایش نمیدهد؟ (اضافه شده توسط من: یا چرا خود دولت مبلغ یارانه پرداختی را اضافه نکرده است؟ من وام بانکی ندارم ولی دولت چرا در سود اقساط بانکی (با اصلش کار نداریم) ۳۰% تخفیف نمیدهد تا از صنایع حمایت کند؟ یا در مالیتها چرا هنوز بر مبنای اینکه پارسال چقدر دادی امسال چقدر بیشترش کنیم مالیات میگیرند؟)هیچ ثباتی وجود ندارد. به ناگهان تعرفه واردات ۴۸ کالایی افزایش و به ناگهان بعد از مدتی کاهش میابد. آیا این رانت نیست؟ ”
شل برویم فوری زمانه متوجه میشود و برایمان بازی در می آورد. فقط در مقابل عزم جزم است که توانش کم میشود. البته فقط توانش کم میشود ولی باز هم برایمان سورپرایزهای زیادی دارد و آن سه عامل کار خودشان را خوب بلدند. پس باید از تدبیر هم استفاده کرد. تا میتوانید فکر کنید و تا جایی که میتوانید روی چیزی که فکر میکنید دایره اطلاعاتتان را بزرگتر کنید تا چیزهای بیشتری را در طول مسیر ببینید و البته آنکه هیچ چیز کوچکی را دست کم نگیرید. هر چه که هست را باید دید و تدبیر کرد.
انسانهای زیادی هستند که کانون کنترلی شان درونی است و تلاش میکنند بر این سه عامل غلبه کنند و اثراتش را کم کنند.
به خودتان، تواناییهایتان و هدفی که برای خود مشخص کرده اید باور داشته باشید و هیچ چیزی کوچکی را در طول راه دست کم نگیرید و آماده باشید برای باخت و شکست مکرر و مقاومت بیشتر و بیشتر.
برای موفقیت تنها یک را در پیش داریم: شکست، امیدوارانه و با تلاش بیشتر و صبورانه ادامه دادن، باز هم شکست، باز هم امید، باز هم شکست، باز هم امید و تلاش … و موفقیت. (در اصل از رو بردن فلک و ترساندنش از اینکه با ما سر و کله نزند)
این فلک انگار دوست داره با ما بازی کنه و ما رو بازی بده …
که چه؟