بالاخره بعد از مدتها تونستم به بلاگر بیام. نمیدانم مشکل از سرویس دهنده های اینترنت بود یا جای دیگر که نمیتوانستم وارد بلاگر شوم. خوشبختانه مشکل رفع شده ولی در فکر تدارک راه حلهایی برای به روز کردن بلاگ از طریق دیگر هستم.
وقتی بین پستها فاصله می افتد یعنی اینکه مطالب زیادی روی هم جمع میشوند و حتی به مرور تاریخ مصرف انتشار آنها خاتمه میابد.
با خودم فکر میکردم به راستی هزینه نیروی انسانی در ایران برای شرکتها چقدر است؟ چرا هم کارفرما و هم حقوق بگیر ناراضی هستند؟
ناراضی بودن حقوق بگیر ممکن است ناشی از عدم تناسب درآمد و هزینه های زندگی باشد.
اما اگر حقوق دریافتی او کم است پس چرا کارفرما هم ناراضی است؟
یکبار یکی از دوستان در لابلای صحبتهایش مطرح کرد که برای هر یک از پرسنلش در طول سال معادل 17 ماه حقوق پرداخت میکند.
بهانه ای شد که برای خودم حساب کنم که واقعا حقوق پرداختی چقدر است.
به طور معمول 12 ماه سال که باید حقوق پرداخت کنیم.
پایان هر سال نیز معادل 60 روز (2 ماه) حقوق به عنوان عیدی پرداخت میشود.
کارکنانی که بیش از یکسال سابقه کار داشته باشند معادل 1 ماه نیز به عنوان حق سنوات دریافت میکنند.
کارکنان متاهل دارای فرزند نیز در طول سال معادل یک ماه حقوق به عنوان حق اولاد تا 3 فرزند دریافت میکنند. که اگر فرض کنیم فقط یک فرزند داشته باشد تا اینجا برای هر کارمند متاهل داراری یک فرزند در مجموع در طول سال 16 ماه حقوق پرداخت میشود.
حدود 23 درصد درآمد هر فرد را نیز کارفرما به عنوان حق بیمه سهم کارفرما باید ماهیانه به سازمان تامین اجتماعی پرداخت کند. به عبارتی اگر آنرا با سایر هزینه های خرد و ریز مثل حق بن و ایاب و ذهاب و … گرد کنیم و 25 درصد در نظر بگیریم هر 4 ماه یکبار معادل یک ماه حقوق هر نفر به عنوان حق بیمه پرداخت میشود. یعنی 3 ماه حقوق در سال.
با توجه به اینکه مالیات حقوق و 7% حق بیمه سهم کارمند از حقوق دریافتی هر کس کسر میگردد و باری بر دوش کارفرما نیست (مگر جریمه دیرکرد در پرداخت به موقع آن) هر کارمند معادل 19 ماه حقوق در طول سال دریافت میکند.
روزنامه جام جم مثل بقیه رسانه ها به نقل از ایرنا نوشته بود:
.
” نگاهي گذرا به تقويم سال 1388 نشان ميدهد تعطيلات رسمي امسال بيش از 25 روز است و علاوه بر آن 52 روز تعطيلات جمعه در تقويم هر ايراني ثبت شده است که به اين ترتيب از 365 روز امسال 77 روز آن تعطيل است. “
یعنی پرداخت 19 ماه حقوق برای نه و نیم ماه کار در سال 88. البته بر اساس گزارش فوق شانس آورده ایم در سال 88 بین التعطیلی کم است و گرنه آنرا هم باید در محاسبات تعداد تعطیلات اضافه کنیم.
درست دو برابر. تازه اگر فرض کنیم راندمان و بهره وری نیروی کار در وضعیت بسیار مطلوبی قرار گرفته باشد. در صورتیکه طبق قانون کار هر فرد حق دارد 30 روز (یک ماه) در طول سال از مرخصی استفاده نماید و به فرض محال در محاسبات من کسی به مرخصی نرفته باشد.
به همه این هزینه ها باید هزینه های پشتیبانی نیروی کار را نیز اضافه کنیم از قبیل نرخ استهلاک ملزومات اداری و تجهیزات رفاهی و ناهار و … که شرکتها برای انجام امور ضرورت دارد فراهم کنند و در بسیاری موارد این هزینه ها رابطه مستقیم با تعداد پرسنل دارد (هزینه هایی مانند فضای کار و میز اداری و کامپیوتر و شبکه و تلفن سانترال و …) که البته مورد اخیر کاملا با درصد فاصله جزئی نسبت به سایر رقبای داخلی و خارجی برابری میکند.
برای همین نرخ دستمزد نیروی انسانی ایرانی برای کارفرما بسیار بالاست و توان رقابت با رقبایی که در تلاش برای رشد بهره وری و کاهش هزینه ها در حد صدم درصد میباشند از شرکتهای ایرانی خارج میشود و بازار سرمایه گذاری برای واردات همچنان پر رونق تر بازار تولید است.
این در حالی است که هزینه دستمزد طبق اصول حسابداری صنعتی و بهای تمام شده تنها یکی از 3 عامل اصلی بهای تمام شده یعنی مواد، دستمزد و سربار است.