اما اتفاقی که امسال پر رنگ تر به آن پرداخته شده وعده و وعیدهای اجرایی کاندیدهایی است که قرار است به قوه مقننه یعنی قانون گذاری بپیوندند.
امسال صدا و سیما به طور جدی تری این موضوع را مطرح میکند و ادعاهای خارج از توان نمایندگان را به زیر سوال میبرد.
ظاهرا ادعاهای بی اساس کاندیدها که میتواند موجب دلسردی مردم از دادن رای به فرد گردد به نوعی تهدید محسوب میشود ولی به نظرم یک فرصت طلایی در این جا نهفته است.
و آن اینکه اگر لابلای ادعاهای این کاندیدهای محترم را خوب بگردیم میتوانیم به انتظارات لایه های ابتدایی عامه مردم کشورمان برسیم.
به هر حال کاندیدهای هر منطقه سعی نموده اند ادعاهایی جهت بر آورده نمودن نیازهای ضروری همان منطقه ادعا نمایند تا توجه ها را جلب کنند.
پس بهترین فرصت برای دولت است که به رایگان نیازهای مناطق مختلف را شناسایی کند.
مسکن، شغل، رشد اقتصادی و حتی ازدواج جوانان جزو وعده های مشترک بیشتر نمایندگان است.
شعارهایی که سالهاست جزو شعارها و ادعاهای کاندیدها مطرح میشود و شاید آنطور که باید تحقق نمیابند که همچنان جایی برای تکرار شدن دارند و گرنه دیگر کسیحرفش را هم نمی زد. چه خوب است استانداران و یا حتی وزیران محترم به آنها بپردازند.
البته بعید به نظر میرسد که خودشان از آن مسائل بی خبر باشند. ولی به هر حال این نیازها قابل توجه هستند.
با اینکه منتظریم تا ببینیم حقوق کارکنان قرار است چقدر افزایش یابد تا بر اساس آن سایر هزینه های سالیانه شرکت را برآورد کنیم که مثلا هزینه ارسال بار یا برق و آب و … چقدر ممکن است افزایش یابد تا بتوانیم پیش بینی برای بهای تمام شده محصولاتمان داشته باشیم.
جالب اینجاست که در دیداری که با یکی از مدیران شرکتهای رقیب داشتم متوجه شدم آنها اصلا در طول این سالهای هزینه اسهلاک سالیانه و سنوات خدمت کارکنان را در بهای تمام شده محاسبه نمی کرده اند و برای همین به فرض کاملا محال برابری کیفی و کمی!! قیمتهایشان کمتر است و گرچه امروز قیمتشان ظاهرا پایین تر از سایر رقباست ولی فردا روز مشکلات بسیار جدی گریبانگیرشان خواهد شد.
راستی کرایه بار گفتم یاد بنزین آزاد احتمالی سال بعد که قرار است در ایام نوروز به صورت آزمایشی عرضه شود افتادم. چند برابر شدن کرایه های بار از هم اکنون قابل تصوراست.
ولی ای کاش تاثیرات ناشی از آزاد شدن بنزین برای مردم شفاف میشد.
مثلا میدانستیم که با عرضه بنزین به قیمت مثلا 200 تومان چقدر یارانه حذف میشود و این یارانه ای که اینک میتواند پس انداز شود در بودجه سالیانه صرف کدام بخش به منظور ایجاد رفاه بیشتر در مردم خواهد شد؟
مثلا اگر بنزین 400 تومان شود و فرضا دیگر در آن نرخ نه تنها یارانه ای پرداخت نمیشود بلکه سود هم عاید دولت شود، در آن صورت این اختلاف 300 تومان در هر یک لیتر آیا موجب گسترش تعداد مدارس ، یا ارزان شدن خدمات درمانی، یا ارزان شدن هزینه آموزش عمومی (مدارس و دانشگاهها و …) خواهد شد؟
به نظرم اینطوری مسائل برای مردم راحت تر قابل هضم خواهد شد و قطعا مورد حمایت هم قرار میگیرد.
از طرفی نفتمان هم دارد به 100 دلاز نزدیک میشود. بعید نیست که به راحتی در طول سال بعد به بالای 200 دلار برسد.
ولی چرا هنوز همانطوری که آقای احمدی نژاد، رئیس جمهور کشورمان در سخنرانی دانشگاه و یک سخنرانی دیگر که الان یادم نیست ولی هر دو از تلوزیون پخش شد اعلام نمودند، بودجه دولت فقط همان 36 میلیارد است؟ و …
این پست خیلی طولانی شد و موضوعاتش هم متفاوت بودند که جای داشت بیشتر به آنها بپردازم ولی چه کنم که ناچارم به خاطر ارزشمند بودن اوقات شما عزیزان صرفا اشاره ای بکنم و بگذرم.
باشد تا در فرصتی دیگر هم با جزئیات بیشتری به آنها بپردازم و هم از خبر پیوستنم به شرکت جدید برایتان بنویسم. بله با یکی از شرکتها در راند چهارم مذاکرات که این بار در دفترم برگزار میگردید به توافقات کلی پوزیشن مدیریت فروش دست یافتیم.در راند پنجم جزئیات بیشتری مورد توافق قرار خواهند گرفت.
تا خدا چه صلاح بداند