يكي از دروسي كه در اين ترم داريم دوره شبانه روزي مهارتهاي مديريتي است كه از طرف دانشگاه ما را در اين ايام به رامسر بردند.
دو روز و سه شب برنامه طول كشيد كه سه دوره نصف روزه مباحث مديريتي داشتيم و يك نصف روز نيز در يكي از جنگلها به بازي تيمي پرداختيم
واقعا سفر بسيار خوبي بود و اين سفر به يكي از خاطره انگيز ترين سفرهايم تبديل شد و بسيار به من خوش گذشت.
فرصتي بود تا بيشتر و نزديكتر با دوستان دور هم باشيم و بيش از پيش يكديگر را بشناسيم و بسيار خوشحالم كه در انتخاب دوستانم موفق بوده ام و با چنين افرادي دوست و همكلاسي شده ام.
قبل از سفر عده اي از اينكه چرا ايام تعطيلشان را نميتوانند با خانواده باشند و … غر ميزدند ولي در طول سفر و بعد از دوره اكثر بچه ها از اينكه چنين فرصتي برايشان فراهم شده بود بسيار خوشحال و راضي بودند.
در فرصتي مناسب عكسهايي را انتخاب كرده و در سايتم قرار ميدهم.
ظاهرا در ايامي كه نبوديم به سالن يك صد نفره دانشكده بر اثر اتصال برق و ايجاد آتش سوزي خسارتهايي وارد شده است كه خوشبختانه به موقع مهار شده است ولي فعلا تا ماههاي آينده و سير كردن ايام تعميرات قابل استفاده نخواهد بود.
ديروز يك برنامه بازاريابي متعلق به يك دانشگاه اروپايي كه قصد ايجاد شعبه در يكي از كشورهاي خاورماينه را داشت به دستم رسيد تا آنرا بخوانم و اگر نقطه نظراتي داشتم بگم.
درست است كه بحش بودجه بندي تيليغاتي بسيار مرتبي داشت ولي كلا تعجب كردم كه چقدر ضعيف و سطحي است
چون به هر حال توقع داشتم بسيار حرفه اي تر از اين تنظيم شده باشد
ولي در كل چيزهاي زيادي را ياد گرفتم و بيشتر به خودم اميدوار شدم.
اين جمله را گفتم ياد جمله ارزنده اي افتادم كه همكلاسي و دوست عزيزم جناب آقاي مهندس صبوري در كلاسي به من گفت و آن اينكه: “چون با كركسها ميپريم احساس ميكنيم باز هستيم در حاليكه عقابها را فراموش ميكنيم”
جمله بسيار عميقي است و حقيقتي تلخ در آن قرار دارد
هيچ وقت نبايد خودمان را افرادي كه دور و بر ما هستند مقايسه كنيم بلكه بايد الگوهاي ما برترين افراد در آن تخصص و يا فيلد باشند.
همين دوست عزيز كتاب بسيار خوبي نيز به من معرفي كرد با عنوان برندگان و بازندگان كه نكات جالبي دارد و تصميم گرفتم هر پستهاي مختلف نكاتي از آن را قرار دهم.
اين كتاب را كه نوشته سيدني.جي.هريس و ترجمه مينو پرنياني و پروين مصطفوي است را نشر خجسته منتشر كرده است
وقتي برنده اي مرتكب اشتباه مي شود، مي گويد «اشتباه كردم»
وقتي بازنده اي مرتكب اشتباه مي شود، مي گويد «تقصير من نبود»
برگرفته از كتاب برندگان و بازندگان