سرویسهای اسنپ تریپ، مستربلیط، رسپینا 24 و سپهر 360 فیلتر شدند
از شب گذشته، دسترسی به چهار سرویس بزرگ حوزه مسافرتی و گردشگری کشور غیرممکن شده است
گزارش زومیت را بخوانید:
محمد جواد آذری جهرمی، وزیر محترم ارتباطات توضیحاتی دادند که در ادامه و در پایان این متن میخوانید. جناب آقای وزیر ارتباطات نکات اصلی را اشاره کرده اند.
سر و سامان دادن به این امر خیلی سخت نیست.
از نظر من فعل نخواستن است که مانع سر و سامان دهی به فیلترینگ کشور است.
اصلا فرض کنیم که هیچ نمیدانیم.
همه که همه دانش را در بدو تولد بدست نیاورده اند.
دنیا هم این را میداند برای همین تکنیکهایی هست به اسم بنچ مارکینگ Benchmarking به معنای الگو برداری که میروند best practice یا بهترین تجارب دنیا را بررسی میکنند که ببینند در دنیا برای این مشکل چه راه حلهایی وجود دارد و دیگران چگونه با این مسئله برخورد کرده اند.
پس اگر بخواهیم میشود مسئله را حل کرد حتی اگر کوچکترین علم و احاطه ای به مسئله نداشته باشیم. فقط زمانش طولانی تر از زمانی است که آگاهی کامل به موضوع داریم.
مگر در دنیا آمازون و امثال آن (که آمارهایی از تعداد ارائه کنندگان خدمات آنلاین را قبلا منتشر کرده ام) از جایی اینماد و تی نماد و … گرفته اند؟
مگر در دنیا سایتهای غیر اخلاقی وجود ندارند؟
مگر کلاه برداران همه فقط در ایران دارند سر مردم کلاه میگذارند؟
همه این نمادها و مجوزها ابزارهای بازرسی هستند. در خط تولید هم از ایستگاهها و ابزارهای بازرسی و کنترل استفاده میشود.
ولی ما زمانی از ابزارهای کنترل و بازرسی استفاده میکنیم که روش تولید ما مطمئن نیست.
من سالها در حوزه مدیریت کیفیت مطالعات و تجارب عمیق داشته ام.
در تمام شرکتهای بین المللی در دنیا تلاش میشود که تمامی ایستگاههای بازرسی و کنترل حذف شوند.
چرا که هزینه است و اتفاقا این ایستگاهها زمانی خوب کار میکنند که یک ایراد یا خرابی قبل از آنها ایجاد شده باشد و بعد اینها بتوانند آنرا تشخیص دهند. دقت فرمودید؟
یعنی بعد از مرگ سهراب.
آنجا که اشاره کردم بازرسی مربوط به زمانی است که به روش کارمان مطمئن نیستیم اینجاست. معمولا تازه کارها یا محصول جدید یا شرایط جدید است که دارای ابهام هستند و آنجاست که کنترل و بازرسی لازم است.
در نتیجه فقط در پایان کار یک کنترل نهایی کافی است. بعدها به تدریج وقتی فقط و فقط یک ایراد در یکی از جاها دیده شد آنوقت است که مراحل را یک به یک برمیگردند تا ریشه آن را پیدا کرده و آن ایراد را یکبار برای همیشه رفع کنند.
و اتفاقا این بار بازرسی دو برابر میشود که مطمئن شویم واقعا ایراد را شناسایی کرده ایم و به تدریج مجدد بازرسی ها محو شده و فقط در نهایت امر کنترل صورت میگیرد.
به عبارتی ساده تر به جای اینکه همه جا همه کارها را کنترل کنیم که مبادا کسی پایش را کج گذاشته یا کار نادرستی را انجام داده است باید علل بروز خطا را از بین ببریم
باید سعی کنیم ریشه ایجاد مشکل را رفع کنیم. مثلا برای آنکه کسی در زیر تابلو توقف ممنوع توقف نکند اول بررسی میکنیم که آیا واقعا در این مکان که همه خودرو ها نیاز دارند توقف کنند باید تابلو توقف ممنوع نصب کرد؟ بعد به این باید بپردازیم که حال که مردم نیاز دارند اینجا پارک کنند چگونه میتوانیم پارکینگ محیا کنیم و یا نیاز به رسیدن به این مکان را بدون احتیاج به پارک خودرو در اینجا رفع کنیم؟
نه اینکه همه جا تابلو توقف ممنوع بزنیم.
اگر میخواهید جرمی اتفاق نیفتد باید راههای ارتکاب آنرا از بین برده و کمرنگ کنیم ضمن آنکه هزینه جرم را بالا ببریم.
یعنی چه؟ یعنی کسی که تخلف کرد با سرعت و فوری با چنان جریمه سنگینی مواجه شود که اصلا فکر ارتکاب جرم را هم نخواهد به ذهنش راه دهد.
در اینکه به قوه قضاییه نمیشود گفت بالای چشمت ابروست و خدای نکرده تفسیر بر براندازی و … میشود کاری نداریم ولی شاید به دلیل ناتوانی در برخورد سریع با تخلفات است که فعلا پاک کردن صورت مسئله و فیلترینگ ساده ترین کار برای برخورد محسوب میشود.
در تهران همه چهار راهها مجهز به دوربین مدار بسته ای هستند که به محض تخلف از چراغ قرمز قبض جریمه را صادر میکند.
همه شاهد هستیم که همه رانندگان خیلی خوب و مرتب پشت چراغ توقف میکنند.
در بسیاری از کشورها، تا کسی از کسی شکایت نکرده است جرمی اتفاق نیفتاده و اصل بر براعت است و لذا هیچ نماد و مجوزی هم لازم نیست.
یک تشخیص هویت کامل که بیشتر برای اخذ مالیات و قابلیت پیگیری شکایت مشتریان مورد استفاده است کافی است.
آن کنترل نهایی هم که میگفتم همین شکایت فرد ناراضی است.
من اسمش را میگذارم B-Namad بی نماد یا همان بدون نماد خودمان
باور کنید درست کار میکند اگر شما درست مدیریت کنید.
توضیحات جناب وزیر:
🔸وزارت ارتباطات در موضوع فیلترینگ اختیاری ندارد. فیلترینگ یا با حکم قضایی است یا در جلسات کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه تعیین و از طریق سامانه آنلاینی که وجود دارد، انجام میشود؛ یعنی در بیشتر موارد بدون آنکه جلسهای تشکیل شود و بحثی صورت گیرد فیلترینگ انجام میشود.
🔸ما این مسئله را شفاف میگوییم. اگر این قانون اشکالی دارد باید قانونگذار و مجلس به آن ورود کنند اما چون بحث قضایی است هر لایحهای که ما در این موضوع آماده کنیم باید به قوهقضاییه برود و از طریق این قوه به مجلس ارائه شود. اگر این اتفاق نیفتد شورای نگهبان لایحه را رد میکند.
🔸تقاضاهایی که از ما میشود با اختیارات قانونی که در این حوزه وجود دارد متناسب نیست. از ما میخواهید پاسخگو باشیم اما اختیارات لازم را نداریم. پس ببینید ما واقعا قدرت و دخالتی در فیلترینگ نداریم.
🔸در حقیقت با فیلترینگ غیرکارشناسی کرکره تعداد زیادی مغازه را یکجا پایین میکشند و کسبوکارها را تعطیل میکنند.
🔸مرجع فیلترینگ طبق قانون مشخص است. مرجع فیلترینگ اول کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه است که مدتهاست تشکیل جلسه نداده است. با وجود این، براساس آییننامهاش برای اینکه به موارد غیراخلاقی و خلاف عفتعمومی فوری رسیدگی شود، سیستم آنلاینی بهوجود آمده است. ۲ عضو دولتی و ۳ عضو غیردولتی عضو سیستم رأیگیری این سیستم آنلاین هستند و درباره فیلترینگ سایتها رأی میدهند و بسیاری از سایتها را همینطوری و با رأیگیری آنلاین میبندند.
🔸بارها گفتهایم که این نظام رأیگیری آنلاین را قبول نداریم. چندبار برای دادستان کل کشور نامه نوشتم و همراه مستندات فرستادم و گفتم که فرآیند رأیگیری آنلاین را صرفا به سمت موضوعهای غیراخلاقی ببرید؛ اینکه اپلیکیشنی به این فرآیند برده میشود و تصمیمگیری میکنید غیرمنطقی است. بخش دیگری از فیلترینگ هم از سوی قضات است که براساس شکایتها و پروندهها حکم میدهند. خوب شما قضاوت کنید کدامیک از این روشها به وزارت ارتباطات مرتبط است؟
🔸اینکه غیرکارشناسی هر اقدامی کنیم و نظرات متخصصان را در آن دخیل نکنیم، واقعاً سم است. اگر زمانی گفته شود مثلا تخلفی در یک کارخانه خودروسازی بهوجود آمده نمیشود رفت سریع در کارخانه را پلمب کرد. یک قاضی حتما نظرات کارشناسی و ملاحظه هزاران کارگر و پرسنل را میکند. مسئله کارشناسی در قضیه فیلترینگ هم باید نهادینه شود. باید این دیدگاه جابیفتد که نظام کارشناسی و مراحل تصمیمگیری وجود داشته باشد و از تصمیمهای دفعی پرهیز شود.
متن کامل را اینجا بخوانید👇