مشهور است که “بودا” درست در نخستین شب ازدواجش، در حالی که هنوز آفتاب اولین صبح زندگی مشترکش طلوع نکرده بود، قصر پدر را در جست و جوی حقیقت ترک می کند. این سفر سالیان سال به درازا می کشد و زمانی که به خانه باز می گردد فرزندش سیزده ساله بوده است! هنگامی که همسرش بعد از این همه انتظار چشم در چشمان “بودا” می دوزد، آشکارا حس می کند که او به حقیقتی بزرگ دست یافته است. حقیقتی عمیق و متعالی.
بودا که از این انتظار طولانی همسرش شگفت زده شده بود از او می پرسد: چرا به دنبال زندگی خود نرفته ای؟!
همسرش می گوید: من نیز در طی این سال ها همانند تو سوالی در ذهن داشتم و به دنبال پاسخش می گشتم! می دانستم که تو بالاخره باز می گردی و البته با دستانی پر! دوست داشتم جواب سوالم را از زبان تو بشنوم، از زبان کسی که حقیقت را با تمام وجودش لمس کرده باشد. می خواستم بپرسم آیا آن چه را که دنبالش بودی در همین جا و در کنار خانواده ات یافت نمی شد؟!
و بودا می گوید: “حق با توست! اما من پس از سیزده سال تلاش و تکاپو این نکته را فهمیدم که جز بی کران درون انسان نه جایی برای رفتن هست و نه چیزی برای جستن!”
حقیقت بی هیچ پوششی کاملا عریان و آشکار در کنار ماست آن قدر نزدیک که حتی کلمه نزدیک هم نمی تواند واژه درستی باشد! چرا که حتی در نزدیکی هم نوعی فاصله وجود دارد! ما برای دیدن حقیقت تنها به قلبی حساس و چشمانی تیزبین نیاز داریم
مطالب تصادفی
فیلمی از طرز کار بات فروش در مسنجر فیسبوک
29 فروردین 1397
بدون دیدگاه
شناسایی رفتار مشتری در مقابل قفسه های فروشگاهها
24 خرداد 1397
بدون دیدگاه
ویدئو آموزشی رویکرد سیستمی
1 اردیبهشت 1397
بدون دیدگاه
اهمیت سیستمهای کاهش ارتفاع کارتنها در ایکامرس
29 فروردین 1397
بدون دیدگاه
تبریک نوروز 1397 – خرید کالای ایرانی
1 اردیبهشت 1397
بدون دیدگاه
راههای ارتباطی با دکتر علیرضا مجاهدی
23 مرداد 1397
بدون دیدگاه
فروش اینترنتی – 6 – فرایندهای فروش اینترنتی
1 اردیبهشت 1397
بدون دیدگاه
اولین پست کانال تلگرامی من به نام eBiz
23 مرداد 1397
بدون دیدگاه
فروشگاه اینترنتی خودم را با کدام پلتفرم راه بندازم؟ -2 از سری فروش اینترنتی -11
12 مهر 1397
بدون دیدگاه
دسته بندی مطالب
دستهها
حقیقت از منظر بودا
Facebook
Twitter
LinkedIn
Skype
Telegram
WhatsApp
Email
مکانی برای گفتگو در مورد این نوشته