برای چندمین بار از من دعوت شده تا دوباره به شرکت قبلی (اسم نمیبرم تا در موتورهای جستجو بالا نیاید) برگردم.
تصمیم گیری این بار برایم سخت تر شده است.
باید اولا از بین اینکه آیا مسئولیتی را در شرکت دیگری بپذیرم و یا اینکه کسب و کارم را بخصوص سایت چاپگر را گسترش دهم یکی را انتخاب کنم.
با توجه به مشکلات عدیده ای که در پستهای گذشته ذکر کردم به نظرم میرسد که میتوانم سایت چاپگر را در سایز کوچکتری فعال کرده و سرپا نگهدارم و بگذارم در کنار رادان آرام آرام حرکت کند و تجربه کسب کند تا اینکه فضای کسب و کار زمینه رشد سریعش را فراهم کند. در کنارش در یکی از شرکتهایی که به تخصصم نیاز دارند و میتوانند زمینه ساز رشد حرفه ای من شوند نیز فعالیت کنم.
این از اولین مرحله تصمیم گیری.
مرحله بعدی میماند اینکه حال از بین آن شرکت خارجی برای پست مدیریت فروش (که در چند پست قبلی به آن اشاره کرده بودم) و شرکت قبلی کدام را انتخاب کنم.
انتخاب شرکت قبلی برایم از این جهت راحت تر است که فضای آنجا و مشکلاتش را شناخته ام ولی اگر قرار باشد همان مسائل قبلی پا برجا باشند در آن صورت باز هم از اینکه نمیتوانم تغییراتم را پیاده کنم دچار ناراحتی شده و شخصیت حرفه ای خودم را در خطر خواهم دید و کار کردن برایم دشوار میشود.
پس از رد و بدل شدن چند ایمیل قرار شده است در این خصوص به طور جدی با مدیر عامل جلسه حضوری برگزار کنیم. مشکلات قبلی ام را که ناشی از روش مدیریتی حاکم بوده است برایش نوشته ام.
شاید برخی تصور میکنند که تحمل فشارهای آنجا را نداشتم ولی واقعیت این است که من در تحمل فشار و سختی کار مشکلی در خودم نمی بینم ولی واقعا تحمل عدم تغییر در مشکلات پیشرفت کار و تحمل همزیستی با نارسایی ها و مشکلات و موانع در حالی که راه حل اصلاحش را میدانم برایم سخت دشوار است.
از میان تمامی شرکتهایی که در این مدت متقاضی همکاری با من بودند شرکت دومی پیشنهاد و شرایط بهتری دارد. تنها مشکلش همان موبیلیتی بودن است. ضمن آنکه هنوز محیط و فضای آنان برایم ناشناخته است.
ماندن در دو راهی بسیار خسته کننده است. چون نمیتوانی تمرکز کنی. هر دم هم از این باغ بری میرسد و خبرهای مختلفی از اوضاع سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و … کشور در تصمیماتم تاثیر میگذارند.
شاید همین بخش اول تصمیم گیری و انتخابم درست و کافی باشد.
فعلا که بیشتر کارهای متفرقه ام را تعطیل کرده ام تا بهتر تمرکز کنم. کمی به استراحت فکری احتیاج دارم.
تصمیم دارم کتاب برون سپاری را تمام کنم و بعد از آن دوره آموزش مدل خودم را تکمیل و اجرا کنم. از آمارهای سایتش مشخص است که علاقمندان زیادی دارد.
بعد از آن کتاب جدید قیمت گذاری را تکمیل خواهم کرد.
چاپ هر دو کتابها را میگذارم برای سال 88. با اینکه دوست داشتم کتاب مدلم را پس از ارائه در کنفرانس آذر ماه بفروشم.
کتابهای دیگر را میگذارم برای بعد از اینها. یادم می آید دوستی پیشنهاد میکرد که وقتی کتاب مینویسی هیچ وقت برنگرد که آنرا دوباره تکمیلتر کنی وگرنه کتابت هیچ وقت تمام نمیشود.
تازه میفهمم چه درست میگفته است. همین کتاب قیمت گذاری بارها و بارها تکمیل شده است و هنوز وقت نکرده ام ویرایش جدیدش را نهایی کنم. شاید باید کمی جدی تر کارهای معطل مانده را تمام کنم.