آرامش خودمان را حفظ کنیم
افکارمان پر شده است از انواع خبرهای بد، مایوس کننده، دزدی، تبانی، اختلاس، از بین رفتن حقوق مردم کشور، بی مسئولیتی، ناکارامدی، بی کفایتی، بی توجهی، سو استفاده و مشاهده نتیجه همه اینها در درد و رنج و بیکاری مردم و پسرفت اقتصاد و تعطیلی کسب و کار و …
بمباران ذهن ما توسط تیترهای خبری بد ادامه دارد.
نگرانی های ما از فردا و اتفاقات لحظه ای بعدی که ممکن است کل برنامه ها و زندگی ما را تحت تاثیر قرار دهد ادامه دارد.
شخصا مدتهاست فرصت مطالعاتی ندارم. ذهنم خسته است. درگیر چیزی است در بیرون.
و نمیداند چیست.
خیلی وقتها میداند ولی نمیداند به کدامیک بپردازد. به هر کدام هم که میپردازد و مورد پردازش قرار میدهد در نهایت میرسد به جایی که گره کار با دست خودش باز نمیشود و ناچار است صبر کند.
با این حال باز سعی میکنم تمرکز کنم و مطالعه کنم و از مطالعه ام بیاموزم.
باز دارم فرصتهای کسب و کار را شناسایی میکنم و روی هر کدامشان کار میکنم. شاید همین فردا اجرایش کردم.
خیلی وقتها در ذهنم میگردم ببینم چه کسی برای اجرای این مناسب است، میروم به او پیشنهاد میکنم که هواتو دارم. بیا با هم ببریم جلو.
مثلا الان همزمان دارم روی 4 کار دیگر کار میکنم.
راه حل این نیست که مانند کبک سرمان را در برف فرو کنیم و خودمان را از اخبار ایزوله کنیم و در بی خبری سیر کنیم.
راه حل پذیرفتن شرایط جدید و تلاش برای حرکت در مسیر جدید است
باید بپذیریم و با این شرایط باز هم امیدوار باشیم.
مگر میشود من بخواهم و نشود؟
تو بخواهی و نشود؟
 نا امید نباش
تمام تلاشمان را باید بکنیم تا از این موج هم سالم بگذریم.
باور کنید این نیز بگذرد. آنچه میماند ما هستیم و عمر گذشته و دستاوردی که میتواند به جای هیچ کلی چیز باشد
کمی فکر کن:
کاری هست که بتوانی برای دیگران انجام دهی که باری از دوششان سبکتر شود؟
آنها هم شرایط ما را دارند. یکی از بعدی بهتر و دیگری از بعدی بدتر.
مهربانی کردن با دیگری حداقل کاری است که میتوانیم انجام بدهیم.
مثلا دیروز عصر که یکی از دوستانم که تجارتخانه بزرگش را در ایرانشهر بسته است و مغازه بزرگش را کافی شاپ کرده است و پای تلفن از قفل شدن کارش و ناراحتی و ناامیدی و … مینالید را به صرف دمنوش مخصوص دعوتش کردم دفترم.
هر دو کلی به همین خندیدیدم.
آمد، با اینکه الان مغازه اش کافی شاپ شده است  (البته اجاره داده است) دمنوش ساده کیسه ای مرا نوشیدیم و کلی از اوضاع شکایت کردیم و در نهایت گفت: خدا برای خانواده ات نگهت داره. کلی سبک شدم. داشتم سکته میکردم.
چون کارافرین بود و صاحب خلاقیت، روی چند موضوع خلاقانه و ایده های آتی کسب و کار صحبت کردیم و با کلی امیدواری و نقشه های پیشرفت راهی منزلش شد ومن هم خودم را برای رسیدگی به پدر بیمارم به منزلش رساندم.
زندگی همین است.
حالا که همه چیز مدیریت اجتماعی، اقتصادی و … در بی سامانی است، لااقل خودمان به خودمان بد نکنیم.
باور کنید بسیاری از فشارهایی که با آن مواجهیم ناشی از بد رفتاری و بد اخلاقی و خودخواهی های خودمان است.
اگر فلان وزیر بد و نالایق است، کارمند همان اداره حداقل که میتواند مودبانه تر با مراجعه کننده صحبت کند و یا تمام تلاشش را برای رفع کردن مشکل او به کار ببرد؟ نمیتواند؟!
اگر فشار اقتصادی عرصه را بر ما تنگ کرده است تقصیر کسی که سوار تاکسی ما میشود و یا در اداره به ما مراجعه میکند و یا کارمند اداره ای است که ما با آن کار داریم نیست.
چند وقت قبل عکسی در خصوص راننده تاکسی بزرگواری که تاکسی اش را تاکسی شادی مینامید در اینستاگرامم درج کرده بودم که حتما دیده اید.
به همین سادگی همه مسافرانش با لبخند خارج میشدند.
مشکلات مدیریتی تقصیر کارکنان نیست ولی آنچه از دست ما بر می آید این است که:
1- با دیگران چنان برخورد و رفتار کنیم که دوست داشتیم اگر خودمان در آن شرایط جای او بودیم با ما چنان برخورد شود
2- آنچه بر خود نمیپسندیم بر دیگران روا نداریم
بقیه مشکلات سو مدیریت و اختلاس و دزدی و … را بگذارید جای خودش. تلافی اش را سر خودمان در نیاوریم.
باور کنید همه ما در ناراحتی هستیم.
فشارها فقط اقتصادی نیست.
برای تحمل سایر فشارها باید روی خودمان کار کنیم. بیشتر به سلامتی جسم و تغذیه و روحتان بپردازید. برای آنها هم باید وقت بگذاریم.
در مسیر حرکت از محل کار به منزل، اصلا به کار فکر نکنید.
سرتان را کمی به اطراف بگردانید و مناظر اطراف را ببینید.
ساختمان جدیدی که دارد ساخته میشود، مغازه ای که مستاجر جدیدی دارد و کسب و کار جدیدی که قبلا نبود را راه انداخته است (برای موفقیتش از ته دلتان  آرزو کنید) مردمی که در تیپها و لباسهای مختلف در آمد و شد هستند و … به همه چیز نگاه کنید.
متوجه خواهید شد که قبلا اینها را نمیدید چون در طول مسیر ذهنتان درگیر خیلی چیزها بود.
خنثی باشید. حرص نخورید. فقط تماشا کنید. اجازه دهید کمی ذهنتان بدون استرس باشد. کسی جلوی شما پیچید فقط تماشا کنید. تلاش کنید هیچ چیزی فشار خونتان را بالا نبرد.
به همسرتان که با همه تنگناها و مشکلات جاری در کنار شماست محبت کنید و با مهربانی خطابش کنید، فرزندتان را نوازش کنید و…
اینها حداقلهایی است که بیشترین شادی را برای شما به ارمغان می آورند.
شادی را به خانه ببرید و هر روز بر میزانش بیفزایید.
مشکلات را پشت در بگذارید بمانند و با لبخند وارد شوید.
به همه شان بگویید که نگران چیزی نباشند چون شما را دارند و شما مثل کوه پشتشان هستید. کسی را از جیب خالیتان با خبر نکنید.
شما که بلرزید همه میلرزند. شما محکم باشید همه به پشتوانه شما محکمند.
اگر کارفرما و کارآفرین باشید که دیگر فقط خانواده خودتان نیست. یک جامعه پشتش به پشتوانه شما گرم است. همه هم میدانند که چقدر در اذیت و سختی هستید. امروزه همه میدانند.
در منزل یا در محل کار کارهایی که اغلب با دست راست انجام میدادید را گاها با دست چپ انجام دهید تا مغزتان تمرین کند. مثلا اگر راست دست هستید با دست چپ مسواک بزنید.
باید به روان و  ذهنتان کمک کنید.
اوضاع همیشه بر این منوال نمی ماند.
باید برای بعد از تغییر همچنان سالم و با نشاط بمانید تا بتوانید مسیرتان را ادامه دهید.
برخی تحمل زمان رسیدن تغییر را ندارند و خودشان جابجا میشوند. این کار خیلی هم عالی است.
اگر میشود در شهر دیگری ساکن شد و راحت تر زندگی کرد چرا که نه؟
اگر میتوانید به کشور دیگری مهاجرت کرده و راحت تر زندگی کنید چرا که نه؟
اگر میشود شغلتان را عوض کنید و راحت تر زندگی کنید چرا فردا؟
اگر ایده ای دارید که میتواند کار کند و حداقلش این است که شما را امیدوار به موفقیت، در تلاش نگه میدارد چرا به آن نپردازید؟
اگر هم که هیچکدام از اینها برای شما صادق نیست، پس خودتان را برای شرایط بعد از تغییر سالم و سرحال نگه دارید
نگذارید نا امیدی همه قدرت فکر و ذهن و جسم شما را از بین ببرد.
اوضاع همیشه بر این منوال نمی ماند.
اگر مسئولی بی کفایت است، بدانید که هیچ میزی به صاحبش وفا نکرده. او نیز میرود.
مهم آن است که روح و روان و جسمتان سالم باشد

🔗 همه راههای ارتباطی با دکتر علیرضا مجاهدی:

به منظور ارتباط مستقیم و استمرار ارتباط و برای اینکه بتوانم به سوالات شما پاسخ بدهم، تالار گفتگویی ویژه پرسش و پاسخ کاربران کانال ایجاد گردیده است که از طریق لینک زیر در دسترس است:
Discussion Forum: http://www.mojahedi.ir/?forum=ebiz-telegram
چنانچه در مورد مباحث مطرح شده با سوالی مواجه شدید میتوانید از طریق تالار گفتگو آنرا مطرح نموده و پاسختان را نیز در همانجا دریافت کنید.

در صورت نیاز به مشاوره هم میتوانید فرم مشاوره را از وب سایتم تکمیل فرمایید:
http://www.mojahedi.ir/?page_id=1512

اگر هم مایل هستید در لیست ایمیلی من عضو شوید میتوانید از طریق لینک زیر یا فرم مندرج در پایین صفحه وب سایتم اقدام کنید:
Mailing List: http://eepurl.com/drbifH

اگر دریافت پیامک را مسدود نکرده و تمایل دارید در سامانه پیامکی ام نیز عضو شوید عدد 11 را به شماره 500041506868 ارسال کنید. فقط در اطلاع رسانی خاص ارسال میشود
SMS List: 500041506868

چنانچه مایل هستید اسلایدهای آموزشی که در دوره های آموزشی ام ارائه میکنم را مرور کنید از سایت اسلایدشیر به نشانی زیر میتوانید اقدام نمایید:
Slideshare: http://slideshare.net/alirezamojahedi

اگر مایل هستید ویدئو های آموزشی ام را مرور کنید به کانالهای ویدئویی من در یوتیوب و آپارات مراجعه کنید:
Youtube: http://www.youtube.com/AlirezaMojahedi
Aparat: http://www.aparat.com/AlirezaMojahedi

اگر مایل هستید فایلهای صوتی آموزشی ام را گوش دهید به کانال من در سایت شنوتو به نشانی زیر مراجعه کنید:
Shenoto: http://shenoto.com/alirezamojahedi

کانال تلگرام eBiz دکتر علیرضا مجاهدی نیز به نشانی زیر در دسترس است:
Telegram: http://www.telegram.me/AlirezaMojahedi

راههای دسترسی در شبکه های اجتماعی به شرح زیر است که در کارت ویزیت نیز درج شده است.
برای ارتباط مستقیم از طریق تلگرام میتوانید از طریق آی دی @DrAlirezaMojahedi  در تماس باشید:

eMail: alirezamojahedi @ gmail.com
Web: http://www.Mojahedi.ir
Instagram: http://www.instagram.com/AlirezaMojahedi
Telegram: http://www.telegram.me/DrAlirezaMojahedi
Linkedin: http://www.linkedin.com/in/AlirezaMojahedi
Facebook: http://www.facebook.com/AlirezaMojahedi
Twitter: http://www.twitter.com/AlirezaMojahedi
G+: http://plus.google.com/+AlirezaMojahedi

 

پسر من اگر جای تو بودم و این دانش و اطلاعات تو رو داشتم الان ترکونده بودم.

تو چرا روی پرسنال برندینگت کار نمیکنی؟

مجاهدی یعنی ایکامرس و دیجتال مارکتینگ.  ایکامرس و دیجیتال مارکتینگ یعنی مجاهدی. اما مردم هم همین رو میدونن؟

این همه اطلاعات و تجربه داری چرا ازش پول در نمیاری؟ فلانی ببین با یک دهم این اطلاعات داره چه پولی در میاره

و …

این حرفها را عزیزترین دوستان و بزرگوارانی که مرا خیلی دوست دارند و دلسوزم هستند، بارها  و بارها در جلسات متعدد با من مطرح میکنند. بخصوص عزیزانی که در حوزه پرسنال برندینگ ورود پیدا کرده اند و به دنبال رشد آن برای خودشان هستند.

حق دارند و درست هم میگویند وقتی میبینند عده ای که فقط دو سه کتاب خوانده اند یا در یکی دو دوره چیزهایی به گوششان خورده است دارند از این راه پول در میاورند.

من هم بارها و بارها روی این موضوع فکر کردم.

ولی دوستان واقعیت این است که تعریف من از خودم با پرسنال برندینگ فاصله زیادی دارد.

زمانی که من در سالهای 86-87 مبحث دیجیتال مارکتینگ را مطرح کردم این اتفاق برای اولین بار در ایران رخ داد. همه بزرگوارانی که در این حوزه فعالیت میکردند بازاریابی در فضای اینترنت را ایمیل مارکتینگ و تبلیغات بنری میدانستند و بس. گرچه بودند عزیزانی که خارج از ایران زندگی میکردند و یا با گوشه هایی از سوشیال مارکتینگ آشنا میشدند. زمانی که ما سالهای 75-76 روی ایران بنر اکسچنج کار کردیم حتی سایت زیادی هم در ایران وجود نداشت که تازه بخواهیم بنر هم نمایش دهیم  و از آن پولی هم کسب کنیم!

چون اصلا بحث جدیدی در کل دنیا بود.

در آن سالها بود که مبحث اینباند مارکتینگ را به سختی سعی میکردم با شرح جملات و تفسیرهای گوناگون معادل سازی کنم.

ولی هرگز دنبال این نبودم که مرا به عنوان ابداع کننده، پدر دیجیتال مارکتینگ، اسطوره فلان و … یاد کنند.

عده بسیار کمی میدانند که من جزو معدود افرادی در کشورم هستم که حتی زمانی که در ایران اینترنت نداشتیم (سالهای 71-72) و از طریق BBS ها از ارتباطات راه دور در محیط DOS از چیزی که نمیدانستیم اسمش شبکه اجتماعی است!، بهره میبردم. و ایکامرس میکردم بدون آنکه بدانیم اسم این کار بعدا ایکامرس خواهد شد. و من آن زمان دانشجویی در تبریز بودم که با مودم 2400 و خط دایال آپ به BBS هایی در تهران متصل میشدم و نگران هزینه تلفن راه دورم هم بودم.

من حتی سر کلاسها هم میگویم که من استاد (که یک درجه ارشد علمی بسیار بالایی است) نیستم که هیچ عضو هیات علمی هم نیستم. یعنی من از هیچ دانشگاهی حقوق نمیگیرم و استخدام هیچکدامشان هم نیستم. من یک کارآفرینم. عاشق خلق کسب و کار و علاقمند دارای کمی استعداد خدادادی در زمینه توسعه و گسترش کسب و کار و نوآوری در آن. که آن هم شاید به خاطر توانمندی در نگاه کل نگر سیستمی در عین جزء نگری است که در وجودم نهفته است.

اگر میبینید در اینستاگرامم بیش از هر چیزی عکسهایی از کلاس و سخنرانی و … است تنها به این دلیل است که در جلسات کاری و حرفه ای عکاس حضور ندارد و من هم اهل سلفی گرفتن و عکس گرفتن نیستم. تازه اگر جایی عکاسی باشد و اگر هم یادشان باشد عکس را هم برایم بفرستند و من هم بخواهم خاطره اش را نگه دارم شاید منتشرش بکنم.

اگر الان در کانال تلگرامم مطالب روز دنیای تجارت الکترونیکی را منتشر میکنم صرفا هدفم انتقال دانش روز و بازکردن دریچه هایی پیش روی مخاطب علاقمند و صد البته تلنگر زدن به علاقمندان است که ببینند چه کارها که نمیشود کرد و دنیا کجا میرود و اعتماد به نفسشان را قوی کنم که بیایند آستین بالا بزنند و نترسند. و این فقط  باز نشر گزیده شده و گوشه ای از اطلاعات روزانه اکتسابی من است که در اختیار علاقمندان قرار میگیرد. اتفاقا برای خودم هم جالب است وقتی که مروری میکنم و میبینم چقدر خوب است و چه مطالب جالبی را خوانده ام. همین به روز بودن هم باعث شده است که بتوانم کاندید مناسبی برای همکاری با شرکتهای بین المللی باشم.

من دنبال پول درآوردن از سخنرانی و تدریس نیستم. نه اینکه از پول بدم بیاید ولی به عنوان شغل اصلا مورد توجهم نیست. همین الان هم به شهرهای مختلف دعوت میشوم و صحبت میکنم. خودشان هم زحمت میکشند وجهی را علاوه بر پذیرایی و میهمان نوازی تقدیم میکنند ولی این شغل من نیست. قدر وقتی که از من میگیرند را هم میدانم و خودم هم به ارزش زمانی که در اختیارشان قرار میدهم واقفم ولی فکر میکنم می ارزد که زمانی از زمانهای عمرم را اختصاص بدهم به  انتقال دانش و یا تجربه به چند نفر که ممکن است به کارشان بیاید.

برخی ایراد میگرند که برای چه این همه اطلاعات با ارزش را به رایگان منتشر میکنی. باید عرض کنم که تنگ نظر نباشید. آن قدر جا برای کار هست که حتی اگر همه مردم ایران هم دست بکار شوند باز برای همه فرصت کار خواهد بود. از طرفی چه خوب است که یاد بگیریم با هم کار کنیم. یک دست صدا ندارد و با یک دست شاید یک هندوانه هم سالم به مقصد نرسد ولی وقتی با هم باشیم خیلی کارها را میشود انجام داد و از سینرژی بدست آمده میشود استفاده کرد. اگر این اطلاعات باعث شود دو سه نفر به فکر بیفتند و با هم کاری را ببرند جلو زهی سعادت که نصیب من میشود.

قبول دارید که انتشار این حجم اطلاعات در خصوص دانش روز ایکامرس نشانه آن است که من ده ها برابر آن را مطالعه میکنم؟ و این فقط در حوزه ایکامرس است. در حالیکه من به عنوان فردی کارآفرین که سالها کارآفرینی کرده و خلق کرده و نوآوری کرده و رشد داده و سپرده دست دیگران، بی اغراق شاید تنها 10 یا 15 درصد موضوعات مطالعاتی من مربوط به ایکامرس باشد.

و من همچنان در زمینه اتوماسیون از طریق نرم افزار و سخت افزار و بخصوص اتوماسیون در خط تولید و ماشین آلات، تکنیکهای روز تولید و بخصوص بسته بندی، مدیریت، بازاریابی و فروش، مدیریت کیفیت، مدیریت خدمات، مدیریت ارتباط با مشتریان، مدیریت ارتباط با تامین کنندگان، مدیریت زنجیره تامین و توانمندسازی انسانهایی که در مسیرهایی با من همراه میشوند و … خودم را به روز نگه میدارم.

این کار زمان و انرژی زیادی از من میبرد ولی ده برابر هم به من زمان و انرژی میدهد. بله زمان هم میدهد. روی آن فکر کنید تایید میکنید و نیاز به توضیح نیست.

تازه آنرا ضرب کنید به توانمند شدنم در ارزان سازی و بخصوص تمایز سازی. که این آخری جوهره اصلی همه حرکتهای قبلی من است و چقدر هم در این کار توانمندم و علاقمند. و این اتفاقا فلسفه اصلی برند سازی است که من به آن بسیار پایبندم و معمولا جزئیات بیشتری را هم در نظر میگیرم

درست است که کارآفرین هستم ولی کارآفرینی سازمانی  Intrapreneurship را به کارآفرینی فردی ترجیح میدهم و برای همین هم هست که همکاری با شرکت چند ملیتی را زمانی که در راستای مسیر حرکت فکری و توانمندی های تجربه شده و اکتسابی من است با علاقه قبول میکنم چون اعتقاد دارم کار بزرگ را باید با آدمهای بزرگ انجام داد و به آن به عنوان فرصتهای یادگیری و کسب تجربه نگاه میکنم. چرا که با یک تیم حرفه ای است که میتوان کارهای بزرگتر و در سطح جهان گستر انجام داد و در افزایش رفاه و آسایش مردم دنیا سهیم شد. اگر قرار است بیایم در یک زمینه مثلا ایکامرس ایده ای را پیاده سازی کنم ترجیح میدهم آنرا در یک سازمان بزرگی که بستر مناسب برای پیاده سازی آن ایده را دارد پیاده کنم. چون رشد خود آن ایده به عنوان یک کسب و کار در دل یک کسب و کار بین المللی بیشتر از رشد خود آن به تنهایی برایم اهمیت دارد.

برای همین صرف تدریس یا سخنرانی یا انتقال از طریق محتوا مرا هرگز راضی نمیکند و گمگشته من اینها نیست. به همین دلیل هم میانه خوبی با پرسنال برندینگ ندارم. اتفاقا معتقد به اینم که “مشک آن است که خود ببوید”. یعنی اگر واقعا چیزی در چنته دارم در عملکردم باید دیده شود و این خود دلیل دیگری است برای اثبات توانمندی خودم به خودم (در زندگی ام خیلی با نظر دیگران کاری ندارم بلکه معتقدم عمل من پاسخ خیلی چیزها است) و علاقه ام به کارآفرینی و پیاده سازی آنچه اندوخته ام.

به دنبال خلق ارزش هستم. به دنبال پیاده سازی و بال و پر دادن به هر چیزی برای پرواز به جاهای بلند هستم و به این معتقدم که اگر راست میگی کاری کن کارستان. همانطور که در صنعت کاغذ با رادان کردم و از هیچ، افتخاری ساختم. گفتم کارستان یاد ابرستان افتادم. ابرستان یکی دیگر از کارهایم در یک بستر گسترده رایانش ابری است. نرم افزار حسابداری جزء کوچکی از طرح بزرگی است. ابرستان فقط یک نرم افزار حسابداری نیست. گرچه تیم جدید که هدایت کار را بر عهده گرفته است بسیار توانمند است و خوش فکر و حتما موفق خواهند شد.

در عین حال در حال بررسی و شناسایی زمینهای کشت دیگری نیز هستم. جایی که هر دانه ای کاشتم بتواند به راحتی رشد کند و میوه دهد.

از پرسنال برندینگ دور نشوم. اینها را نوشتم که اصل ماجرا حداقل برای خودم روشن شود و هر وقت از مسیر فکری خودم دور شدم یکبار دیگر آنرا بخوانم.

از طرفی معتقدم در این روزها و بخصوص سالهای اخیر که رشد توجه به پرسنال برندینگ بسیار پررنگ شده است، این توجه محصول بیکاری است. متخصصانی که بیکار شده اند و ترجیح میدهند مهارتشان را به دیگران بفروشند. آنها نیازمند دیده شدن هستند و ابزارش چیزی نیست جز پرسنال برندینگ. همان اهمیتی که سئو در بازاریابی اینترنتی دارد.

من شخصا برندینگ را به پرسنال برندینگ ترجیح داده ام و میدهم و برایم مهمتر است و مایل هستم به جای آنکه خود مرا بشناسند نتیجه کارم مورد توجه قرار گیرد.

برند آنچه توسط من خلق میشود از برند شخص من برایم مهم تر است. و صد البته تصویری که میسازد آینه تمام نمای خود من خواهد بود. به عبارتی ترجیح میدهم از تصویر آنچه خلق کرده ام دیگران را به پرسنال برندم برسانم.

 

برای حسن ختام دعوتتان میکنم با دیدن این نمایش عروسکی چند بیتی از اشعار مولانا را که در کانال آپاراتم هم گذاشته ام را مرور کنیم. اگر هم مایل بودید میتوانید نقطه نظرتان را برایم در کامنتها درج کنید

.

فرم ثبت نام برنامه گفتگوی حضوری،پرسش و پاسخ در حوزه کسب و کار و بخصوص کسب وکار اینترنتی
ظرفیت محدود است.

همین الان ثبت نام کنید: http://www.mojahedi.ir/?page_id=2995

 

🔗 همه راههای ارتباطی با دکتر علیرضا مجاهدی:

به منظور ارتباط مستقیم و استمرار ارتباط و برای اینکه بتوانم به سوالات شما پاسخ بدهم، تالار گفتگویی ویژه پرسش و پاسخ کاربران کانال ایجاد گردیده است که از طریق لینک زیر در دسترس است:
Discussion Forum: http://www.mojahedi.ir/?forum=ebiz-telegram
چنانچه در مورد مباحث مطرح شده با سوالی مواجه شدید میتوانید از طریق تالار گفتگو آنرا مطرح نموده و پاسختان را نیز در همانجا دریافت کنید.

در صورت نیاز به مشاوره هم میتوانید فرم مشاوره را از وب سایتم تکمیل فرمایید:
http://www.mojahedi.ir/?page_id=1512

اگر هم مایل هستید در لیست ایمیلی من عضو شوید میتوانید از طریق لینک زیر یا فرم مندرج در پایین صفحه وب سایتم اقدام کنید:
Mailing List: http://eepurl.com/drbifH

اگر دریافت پیامک را مسدود نکرده و تمایل دارید در سامانه پیامکی ام نیز عضو شوید عدد 11 را به شماره 500041506868 ارسال کنید. فقط در اطلاع رسانی خاص ارسال میشود
SMS List: 500041506868

چنانچه مایل هستید اسلایدهای آموزشی که در دوره های آموزشی ام ارائه میکنم را مرور کنید از سایت اسلایدشیر به نشانی زیر میتوانید اقدام نمایید:
Slideshare: http://slideshare.net/alirezamojahedi

اگر مایل هستید ویدئو های آموزشی ام را مرور کنید به کانالهای ویدئویی من در یوتیوب و آپارات مراجعه کنید:
Youtube: http://www.youtube.com/AlirezaMojahedi
Aparat: http://www.aparat.com/AlirezaMojahedi

اگر مایل هستید فایلهای صوتی آموزشی ام را گوش دهید به کانال من در سایت شنوتو به نشانی زیر مراجعه کنید:
Shenoto: http://shenoto.com/alirezamojahedi

کانال تلگرام eBiz دکتر علیرضا مجاهدی نیز به نشانی زیر در دسترس است:
Telegram: http://www.telegram.me/AlirezaMojahedi

راههای دسترسی در شبکه های اجتماعی به شرح زیر است که در کارت ویزیت نیز درج شده است.
برای ارتباط مستقیم از طریق تلگرام میتوانید از طریق آی دی @DrAlirezaMojahedi  در تماس باشید:

eMail: alirezamojahedi @ gmail.com
Web: http://www.Mojahedi.ir
Instagram: http://www.instagram.com/AlirezaMojahedi
Telegram: http://www.telegram.me/DrAlirezaMojahedi
Linkedin: http://www.linkedin.com/in/AlirezaMojahedi
Facebook: http://www.facebook.com/AlirezaMojahedi
Twitter: http://www.twitter.com/AlirezaMojahedi
G+: http://plus.google.com/+AlirezaMojahedi

منتشر شده در کانال تلگرامی ام eBiz به نشانی http://www.telegram.me/AlirezaMojahedi

در آستانه ورود به 25 سالگی حضورم در فضای مجازی و وب در حالیکه اینترنت در ایران از زمانی که از دو سه دانشگاه فراتر رفت و نقطه ایران ثبت شد هنوز 24 ساله است.
از روزهایی که در سالهای اول دهه هفتاد که اینترنت نبود و با مودمهای دایال آپ و BBS ها تبادل دانش و اطلاعات میکردیم، روزهایی که میگفتیم “یک بیت بفرست یک بایت بگیر”، و چقدر خوشحال بودیم که آدرس ایمیل دار شدیم، روزهایی که با ایمیل محتوای یک صفحه وب سایتی را زیپ شده میگرفتیم تا از کد نویسی ایجاد صفحات وب سر در بیاوریم، و اینکه مجله شبکه در اولین شماره انتشارش در سال 1375 مصاحبه ای با من چاپ کرده بود با موضوع اولین طراحان وب در ایران!
همه اینها خاطره است.
در طول این مدت، تجربیات بسیاری در دنیای تجارت الکترونیکی و کسب و کار الکترونیکی آموخته ام که ترکیب آنها با دانش و تحصیلات آکادمیک و مطالعات آزادم و نیز آموخته هایم در دنیای کسب و کار و مدیریت و رهبری، مجموعه ای حاصل شده است که برای برخی از کمپانی های بین المللی منطقه به قدری جذاب بود که مرا برای پستهایی چون Vice President eCommerce، Head of eCommerce ، eCommerce Manager مناطق META, EMEA, MENA,MENAP دعوت به همکاری نمودند
حال که این ترکیب ارزشمند شده است مایل هستم از طریق این کانال و سایر رسانه های اجتماعی، تجارب و دانشم را در قالب فایلهای تصویری، ویدئویی و صوتی با شما به اشتراک بگذارم
باشد که منشا اثر باشد و بتواند به تجارت الکترونیکی کسب و کار شما کمک نماید
بی شک همراهی شما عزیزان با اظهار نظرها، طرح پرسشها، نقدها و … به من کمک خواهد نمود تا بیشتر و بهتر مطالب را با نیازهای شما منطبق نمایم

مطالب علاوه بر آنکه تجربه محور هستند تماما کاربردی بوده و مبتنی بر دانش و تئوری های علمی روز دنیا خواهند بود.
یعنی فاصله شما با مثلا ایکامرس پپسی کو در حد چند ساعت خواهد بود
با من همراه باشید



این متن در حال تکمیل شدن است. لطفا در تکمیل آن مشارکت کنید.

تماس نشریه نگاه شرقی برای تنظیم وقت مصاحبه جهت تنظیم مقاله ای در خصوص تاریخچه تبلیغات اینترنتی در ایران، مرا بر آن داشت که کمی به گذشته و سابقه فعالیتم فکر کنم و آنها را مرور کنم.

از طرفی در آستانه ورود به 25 سالگی فعالیتم در شبکه های اجتماعی و وب و اینترنت ایران قرار دارم بهانه خوبی است که یک نوعی تاریخ شفاهی اینترنت ایران را هم درست کنیم.

چیزهایی به یادم افتاد که مدتها بود فراموش کرده ام. از طرفی فکر کردم بد نیست همراهان عزیز بدانند که خط سیری که به اینجا رسیده ایم چگونه گذشته است. لذا این متن را در حال نگارش نگه میدارم و به مرور که چیزهایی به یادم می افتد را به آن اضافه خواهم کرد.

گرچه این پست بیشتر در مورد تاریخی از زندگی خودم است ولی از دوستان و عزیزان با سابقه ای که از اتفاقات گذشته نکات مهمی را به یاد دارند نیز درخواست میکنم با نگارش رویدادها و اتفاقات خاص آن دوران و مسائلی که با آن مواجه بودیم در کامنت این پست وبلاگم، کمک کنند این متن تکمیلتر شود.

با سپاس

 

بد نیست با مرور تاریخچه اینترنت در ایران آغاز کنم:

سال ۱۳۷۱: تعداد کمی از دانشگاه‌های ایران، از جمله دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه گیلـان، توسط مرکز تحقیقات فیزیک نظری و از طریق پروتکل UUCP به اینترنت وصل می‌شوند تا با دنیای خارج ایمیل رد و بدل کنند.

سال ۱۳۷۲: در سال ۱۳۷۲ هجری شمسی ایران نیز به شبکه اینترنت پیوست و ASN مشخص برای زون ایران توسط IANA (هم اکنون زیرمجموعه ICANN) در ارتباط با Backbone اینترنت MENA از طریق پروتکل BGP  تعیین شد. نخستین رایانه‌ای که در ایران به اینترنت متصل شد مرکز تحقیقات فیزیک نظری در ایران بود. در حال حاضر نیز این مرکز یکی از مرکزهای خدمات اینترنت در ایران است.مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات،‌ بعنوان تنها نهاد ثبت اسامی قلمرو [ir.] در ایران به رسمیت شناخته میشود. این قلمرو مشخّصه تعیین شده برای هویّت ایران در فضای اینترنت است. به نقل از ویکی پدیا: … به گفتهٔ سیاوش شهشهانی، قائم‌مقام سابق پژوهشگاه دانش‌های بنیادی، این مرکز در ایران در سال ۱۳۶۸ خورشیدی (معادل ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۰) برای اولین بار به شبکهٔ بیت‌نت متصل شد؛ هدف این کار ارتباط علمی و پژوهشی با دانشگاه‌های دنیا بود.[۶] شبکهٔ بیت‌نت با شبکهٔ اینترنتی که امروز استفاده می‌شود تفاوت‌های بسیار داشت. استفادهٔ اصلی که از آن می‌شد دریافت و ارسال نامه‌های الکترونیکی بود. سیاوش شهشهانی، قائم‌مقام آن زمان پژوهشگاه دانش‌های بنیادی، در مصاحبه‌ای می‌گوید: «وقتی عضویت ما را تصویب کردند یک بند جدید هم به تعهدات اعضا اضافه کردند و آن این که از شبکه برای تبلیغات مذهبی استفاده نشود.»[۷] یکی دیگر از تعهدات این بود که هیج عضوی نباید جلوی عبور اطلاعات از کشوری به کشور دیگر را بگیرد. محمد جواد لاریجانی فردی بود که تعهدات لازم برای برقراری این اتصال را پذیرفت و توافق‌نامه را امضا کرد. مرکز در ابتدا از طریق اتصال با شماره‌گیری و با استفاده از خط تلفن به دانشگاهی در اتریش متصل شد. پس از آن یک خط استیجاری با دانشگاه وین برقرار شد. این اتصال از سال ۱۹۹۳ به شکل رسمی درآمد. اینترنت به صورت عمومی از حدود سال‌های ۱۹۹۳ (معادل ۱۳۷۲ خورشیدی) برای استفاده‌های دانشگاهی وارد ایران شد.[۸] پژوهشگاه دانش‌های بنیادی اولین مرکزی بود که به سمت استفاده از اینترنت گام برداشت و از طریق دانشگاه وین به اینترنت متصل شد.[۷] در ابتدا خدمات اتصال به اینترنت فقط به کاربران دانشگاهی داده می‌شد. استفادهٔ عمومی از اینترنت برای اولین توسط شرکت ندا رایانه فراهم آورد.[۹] (که البته پشت سرش شرکتهای بهینه پردازی، پیام ، عابدی و … هم آمدند)

سال ۱۳۷۳: مؤسسه ندا رایانه تأسیس میشود. پس از راه‌اندازی اوّلین بولتن بورد (BBS)، در عرض یک سال نیز اوّلین وب سایت ایرانی داخل ایران را راه‌اندازی میکند. همچنین، این مؤسسه بعدها روزنامه همشهری را به زبان فارسی در اینترنت منتشر میکند، که این اوّلین روزنامه رسمی ایرانی در وب محسوب میشود. در همین سال بدنبال اتصال به اینترنت از طریق ماهواره کانادائی کد ویژن (Cadvision)، مؤسسه ندا رایانه فعالیت بازرگانی خود را بعنوان اوّلین شرکت خدمات سرویس اینترنتی (ISP) آغاز می‌کند.

سال ۱۳۷۴: مجلس ایران تأسیس شرکت امور ارتباطات دیتا تحت نظر شرکت مخابرات ایران را تصویب می‌کند و مسؤلیت توسعه خدمات دیتا در سطح کشور را بطور انحصاری در اختیار آن شرکت قرار می‌دهد.

سال ۱۳۷۷: پروژه یونیکد در ایران با قرارداد شورای عالی انفورماتیک و همکاری بنیاد دانش و هنر واقع در انگلستان و با نظارت و مدیریت فنّی دانشگاه صنعتی شریف تحت عنوان (فارسی وب) آغاز می‌شود. هدف پروژه اینست که با گنجاندن کامل و جامع الفبای فارسی در استاندارد یونیکد، نشر فارسی در کامپیوتر، مخصوصاً اینترنت و وب، استاندارد شود و اصولـاً مشکل قلم (فونت)‌های غیر استاندارد موجود در نرم افزارهای ایرانی حل شود.

از زمانی که با MS-DOS و GW Basic در سالهای ۶۷-۶۶ در کارخانه تراکتورسازی تبریز آشنا شدم و سعی کردم از کامپیوتر در کارها استفاده کنم تا زمانی که در سالهای ۷۲-۷۱ با مودم و ارتباط کامپیوترها از راه دور و از طریق خطوط تلفن آشنا شدم سعی میکردم با ابزارهای آن روز نظیر Foxpro کارهای جاری پدرم را مکانیزه کنم. ارتباط از طریق تلکس برایم شگفت آور بود که بعدها پای دستگاه فکس هم به دفتر پدرم باز شد. فکس مودم ۲۴۰۰ را هنوز دارم که از داخل PC به دفترمان فکسهای تستی میفرستادم! تایپ کامپیوتری با واژه پرداز بسیار ابتدایی و چاپگر ۹ سوزنه آن زمان بسیار شگفتی ساز بود.

الان یادم نیست که اولین ایمیل متصل به اینترنت را از کجا گرفته بودم ولی فکر میکنم از مرکز پژوهشها IROST یکی از عزیزان برایم تهیه کرده بود. آن روزها ارتباط خوبی با عزیزانی در IROST داشتم. متاسفانه اسمهایشان الان خاطرم نیست. چه آنجا چه در BBS ماورا و ندارایانه بزرگواران زیادی به من لطف داشتند. بخصوص اینکه من از تبریز و با مودم 2400 راه دور وصل میشدم و برایشان جالب بود.

بعدها یادم است که یاهو رایگان ایمیل داد و من هم رفتم یک اکانت برای خودم ساختم. یا هو با این کارش از موتورجستجوی آلتاویستا به سرعت فاصله گرفت.
در آن سالها تنها شبکه های اجتماعی موجود BBS ها بودند که به تدریج بر تعدادشان نیز افزوده میشد و من نیز لیستی از آنها را تحت عنوان BBSLIST جمع آوری و منتشر میکردم که طرفداران خودش را داشت. BBS های ندارایانه، ماورا، عابدی،آپادانا و … یک نرم افزار رایگان هم بود به اسم WorldGroup که میشد باهاش BBS راه انداخت.

کم کم ویندوز 3.1 آمد و نسخه رایگان فارسی صابرین و غیر رایگان سینا به دستمان رسید و پای مبارک صفحه گسترده به  کامپیوترمان باز شد و با QuattroPro که پدر جد اکسل امروزی مایکروسافت محسوب میشود چه کارها که نمیکردیم. به مرور پای اینترنت نیز به ایران باز شد و گرچه در ابتدا محدود به ایمیل بود ولی هاستهای داخلی نظیر RDC اولین میزبانهای صفحات وب آن زمان در ایران بودند و من با استفاده از NotePad ویندوز و مطالعه سورس کدهای صفحاتی که از طریق ایمیل دکتر یانوف به دستم میرسید طراحی وب پیجها را آغاز کردم (صفحه اینترنتی اولین حضور در  جام جهانی تیم ملی ایران آن زمان را اینجا میتوانید ببینید) و همان شد که مجله شبکه در اولین شماره انتشارش از من به عنوان طراح وب در ایران یاد کرد. تبلیغات پیکسلی، و نیز راه اندازی سیستم تبادل تبلیغات بنری با عنوان IranBannerExchange اولین کارهای دیجیتال مارکتینگ آن زمان من بود. در آن روزها برای اولین بار مجله رایانه را روی وب سایتم منتشر کردم. مجله رایانه تیتر زده بود که “نسخه الکترونیکی مجله رایانه بر روی BBSLIST” . مجله کامپیوتر (معروف به مجله مشکی) هم یکی دوبار در مورد صفحه وب من نوشت. بعدها که دیگر بزرگراه رایانه خیلی لطف بزرگی کرد و در یک صفحه اختصاصی کلی تعریف و تمجید از من نوشت. یادم هست که در زمان بازدید از نمایشگاه کامپیوتر (آن زمان اسمش الکامپ نبود) با دیدن مطلب این مجله سورپرایز شدم. تصاویر اسکن شده این نشریات در وب سایتم قرار دارد.

دیگر وب داشت در ایران رشد میکرد و BBSها هم در اوج فعالیت بودند. فروم ها (انجمنها)، تالارهای گفتگو، کتابخانه های فایلها و … آن زمان همه به هم کمک میکردیم که دانشمان افزایش پیدا کند و به سرعت یافته ها را با یکدیگر تبادل کرده و به اشتراک میگذاشتیم. مصطلح شده بود میگفتیم: “یک بیت بده یک بایت بگیر”. کم کم فرومها زیادتر شدند و باید برای آنها مدیر انتخاب میشد. برای همین انتخابات برگزار شد. اولین انتخاباتهای مجازی. من هم کاندید بودم. یکی از دوستان برای من این شعار انتخاباتی را درست کرد که “Plug Mojahedi and Play” همان شعار ویندوز بود که تبلیغ میکرد که دیگر لازم نیست برای نصب سخت افزارتان دنبال درایور بگیردید. همان شعار هم باعث شد من انتخاب شدم. یادش بخیر که در دفتر شرکت بهینه پردازی جمع شدیم که مدیران فرومها با هم هماهنگی ایجاد کنند.

یکبار هم یک برنامه دیدار از نزدیک در پارک ملت برگزار کردیم که ازدحام زیاد ما باعث شد نیروی انتظامی از ما بخواهد تجمع نکنیم.

یک کتاب فروشی ارس هم در خیابان انقلاب انتهای یکی از پاساژها (که اسمش خاطرم نیست) بود که مرکز کپی و انتشار نرم افزار بود. تازه دیسکتهای 3.5 اینچی باب شده بودند. هر بار چقدر نرم افزار میخریدیم. نه دانلودی وجود داشت و نه سی دی. نرم افزارها را روی همین دیسکتها کپی میکردند و میبردیم روی کامپیوترهایمان نصب میکردیم.
خیلی سال بعد اورکات شکل گرفت و مورد استقبال ایرانیان قرار گرفت و ایرانیان بیشترین کاربران اورکات معرفی شدند. آن سالها به این سیستمها به جای شبکه های اجتماعی میگفتند سایتهای دوست یابی! گوگل در رقابت با یاهو تازه جیمیل را راه انداخته بود با فضای گیگابایتی که برای اولین بار ارائه میشد و برای داشتنش باید دعوتنامه میداشتیم. تا اینکه کم کم اورکات هم فیلتر شد. آن موقعها فیلتر شکن و … خیلی مورد نیاز نبود. وبلاگ نویسی را از سال ۸۳ آغاز کردم و در زمینه مدیریت و تجاربم مینوشتم. همان سالها بود که بمب گوگلی را با هدایت LegoFish راه انداختیم تا نشنال جئوگرافیک نام خلیج فارس را در نقشه هایش اصلاح کند و این اصطلاح از آن سال وارد دیکشنری آکسفورد شد(داستانش را اینجا بخوانید). وقتی به دفعات بلاگر را فیلتر کردند دیگر نه رغبتی برای من باقی میماند که بنویسم و نه مطالبم به سهولت در دسترس مخاطبانش قرار میگرفت.

با توجه به اینکه ضریب نفوذ اینترنت بسیار بسیار محدود و کم بود و فضای اینترنت و طراحی سایت و ایجاد کسب و کار الکترونیک در ایران درآمد زا نبود و بستر فعالیت هم وجود نداشت (چون حداکثر دسترسی ها به ایمیل و چند صفحه وب با مودمهای سرعت پایین محدود میشد)، به موازات فعالیتهای مختلف کسب و کارم از شرکت هواپیمایی گرفته تا کسب و کارم در تولید کاغذ، همچنان از دانشم در زمینه کسب و کار الکترونیکی برای طراحی و پیاده سازی سیستمهای مورد نیاز شرکت خودم استفاده میکردم و با مطالعات متفرقه خودم را به روز نگه میداشتم.

… این متن در حال تکمیل است و به زودی از حالت شخصی خارج خواهد شد (باید کمی فرصت کنم:) )

میتوانید در مباحث و گفتگو با بقیه در اینجا شرکت کنید:
http://www.mojahedi.ir/?forum=%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D8%B4%D9%81%D8%A7%D9%87%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AA%D8%B1%D9%86%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86

وقتی تقریبا عده بیشتری رو شناختیم در مورد زمان و مکان گردهمایی هم با هم صحبت میکنیم

قصدم این است که هیچ نهاد و انجمن و سازمانی خود را مالک این رویداد نکند و از آن استفاده مادی و … نکند بلکه خود ما برای خودمان تاریخ را تکمیل کنیم تا چیزی به یادگار بماند که چگونه چند تا نوجوان و جوان، با امکانات بسیار بسیار محدود و موانع و مشکلات توانستند وب و اینترنت فارسی را در ایران به پیش ببرند. از زیر ساختها گرفته تا محتوا

Insta

اینستاگرام نه تنها جای خودش رو در میان مردم باز کرده بلکه بیشتر و بیشتر دارد به ابزار کاربردی در تجارت الکترونیکی تبدیل میشود. خیلی ها الان دارند به راحتی از طریق تبلیغ تصاویر محصولاتشان سفارش میگیرند و یا اطلاع رسانی میکنند.

بخصوص که برای بسیاری از کسانی که هنر دستی دارند و میتوانند در منزل کارهای دستی و هنر خودشان را به فروش برسانند.

صفحه اینستاگرام من با اینکه قدیمی بود ولی فعال نبود. ولی قصد دارم آنرا بیشتر فعال کنم. محدودیتهایم این است که مهارت ایجاد عکس مناسب وقت گیر هم هست و من خیلی نمیرسم پیغام تصویری خوبی طراحی کنم و تا به حال نیز بیشتر حالت آلبوم را داشته است ولی قصد دارم بیشتر از این ابزار برای ایجاد سوال در ذهن مخاطب و باز کردن مسیر دیگری برای اندیشیدن بخصوص در مبحث تفکر سیستمی ایجاد کنم و به نوعی یک ابزار آموزشی باشد.

لطفا صفحه مرا @alirezamojahedi در اینستاگرام دنبال کنید. http://instagram.com/alirezamojahedi

منتظر نقطه نظرات شما عزیزان و کامنتهایتان در اینستاگرام هستم.

 

سلام دوستان،

وب سایت و وبلاگم مدتی بود به سرور یکی از دوستانم منتقل شده بود. ایشان خودشان در این زمینه تبحر دارند و به همین دلیل هم من دعوتشان را پذیرفته بودم و زحمت هاستینگ سایتم با ایشان بود. ولی در زمان انتقال مجدد اطلاعات سایتهایشان به جای دیگری، به دلایل غلط یک فردی دکمه اشتباهی را زده است و کلا دیتاهای من و چند سایت دیگر پریده است!

به هر حال خوشبختانه خودم یک پشتیبان مربوط به چند ماه قبل را داشتم که البته به علت قدیمی بودنش نتوانستم سایتم را مثل قبل کنم و در نهایت چند پست آخر وبلاگم و تمامی صفحات دوره های آموزشی ام و چند صفحه ای که تغییرات جزئی داشتند به کل از دسترسم خارج شدند.

من هم الان نه وقتش را دارم و نه حوصله آنرا که بنشینم دوباره برای آن صفحات وقت بگذارم و طراحی شان کنم. از دست رفتن پستهای وبلاگ که اتفاقا از پستهایی بودند که خودم خیلی خوشم می آمد هم جای خود دارد.

حالا در تلاشم ببینم از کجا میتوانم دیتا بیسهای جدیدتری از سایتم را پیدا کنم و جایگزین کنم. اگر درست شد که شد. اگر نه که دیگر هیچ و به همین صورت ادامه میدهم.

در ابرستان به دلیل خاصیت ابری و چند سروری چنین مشکلاتی را نخواهیم داشت ولی چون سایتم وردپرسی است فعلا نمیتوانم از سرورهای ویندوزی ابرستان برای نصب وردپرس استفاده کنم و از طرفی خارج کردن سایتم از فرمت وردپرس نیازمند طراحی مجدد آن با سایت ساز ابرستان است که علیرغم آنکه کار ساده ای است ولی  باید تا تمام شدن کار تکمیل نرم افزار سایت ساز ابرستان صبر کنم و خب به هر حال طراحی مجدد سایتم وقت و حوصله و ذوق خودش را میخواهد. من همه به جزئیات حساس هستم باید سر فرصت و با ذوق و حوصله کارهایش را انجام دهم.

در مورد دوره های آموزشی دیروز دوره ششم مدیریت خدمات به خوبی و با موفقیت و استقبال خوب عزیزان برگزار شد و خوشبختانه همه خیلی راضی بودند. قول داده بودم یک دوره دیگر را برای روزهای پنجشنبه برگزار کنم که خواهم کرد.

ولی در مورد دوره هشتم روشهای قیمت گذاری هم علاقمندان فعلا میتوانند از طریق سایت شرکت برگزار کننده ثبت نام کنند www.aidi.ir

برای دوره های بعدی باید وقت بگذارم و صفحات وبم را از نو بسازم که میدانم با متراکم شدن کارهای اجرایی ابرستان که تقریبا نرم افزار سایت سازش دارد به مراحل عرضه نزدیک میشود و کارهای مربوط به همایشها و سمینارهای بین الملی aidigroup این کار طول خواهد کشید.

برای همین لازم دانستم از این بابت عذر خواهی کنم.